loading...
نوشته های من
زهرا احمدی بازدید : 15 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)
شعر مورد علاقم رو واستون گذاشتم مطمانم خیلی ها به راحتی از کنار مفهوم این ترانه ی زیبا میگذرن اگه مفهوم شعر رو فهمیدی پیشنهاد میکنم حتما ترانشو باصدای ابی  گوش کن

توي تنهايي يك دشت بزرگ
كه مثل غربت شب بي انتهاست
يه درخت تن سياه سربلند
آخرين درخت سبز سرپاست
رو تنش زخمه ولي زخم تبر
نه يه قلب تير خورده نه يه اسم
شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
كندوي پاك دخيل و طلسم
چه پرنده ها كه تو جاده كوچ
مهمون سفره ي سبز اون شدن
چه مسافرا كه زير چتر اون به تن خستگيشون تبر زدن
تا يه روز تو اومدي بي خستگي
با يه خورجين قديميه قشنگ
با تو نه سبزه نه آينه بود نه آب
يه تبر بود با تو با اهرم سنگ
اون درخت سربلند پرغرور كه سرش داره به خورشيد ميرسه منم منم
اون درخت تن سپرده به تبر كه واسه پرنده ها دلواپسه منم منم
من صداي سبز خاك سربي ام
صدايي كه خنجرش رو بخداست
صدايي كه تو ي بهت شب دشت
نعره اي نيست ولي اوج يك صداست
رقص دست نرمت اي تبر بدست
با هجوم تبر گشنه و سخت
آخرين تصوير تلخ بودنه
توي ذهن سبز آخرين درخت
حالا تو شمارش ثانيه هام
كوبه هاي بي امونه تبره
تبري كه دشمنه هميشه ي
اين درخت محكم و تناوره

من به فكر خستگي هاي پر پرنده هام
تو بزن، تبر بزن
من به فكر غربت مسافرام
آخرين ضربه رو محكمتر بزن

زهرا احمدی بازدید : 12 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و‌آله وسلم به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:

انت قسیم الجنه و النار تدخل محبّیک الجنّه و مبغضیک النار

فرمودند: ای علی تو بهشت و جهنّم را تقسیم میکنی و دوستانت را به بهشت و دشمنانت را به جهنم داخل خواهی کرد.

قندوزی حنفی در ینابیع الموده ص ۸۵، ابن حجر عسقلانی در صواعق المحرقه جز2 ص 369، تفسیر روح المعانی آلوسی جز 15ص331، سمط النجوم جز3ص63


زهرا احمدی بازدید : 9 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)
چشم هايم را به آسماني که خدايت در آن است دوخته ام و دستهای 

خسته ام را سوی او ‏دراز کرده ام و از تو می خواهم که 


بیایی و مرا از عطر نفسهایت لبریز کنی بیایی و مرا به ‏سرزمين آب هاي 

نقره اي ، به سرزمين آرزوها ببری و امشب باز به 


گذشته مینگرم آنجا ‏که در اوج نا امیدی سر راهم قرار گرفتی و با نگاهت 

قلب یخ بسته ام را گرما بخشیدی و ‏امشب چون 

گذشته 

تمام حرفهایم برای توست آه...پس کي مي آيي چشمهای خسته ام ‏انتظار 

آمدنت را می کشند؟


زهرا احمدی بازدید : 11 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)




http://cdn.eima.ir/1370290968349485_large.jpg


کیوَشت : بعضی از بچه ها از اون قلیون کشای حرفه ای شدن...


به طوریکه جدیدا دارن تمرین میکنن با دود قلیون مثلث متساوی الساقین درست کنن!


لازم به ذکره که آخرین بار ذوزنقه دادن بیرون !


-------------

سرنخ:

یکی از قهوه خانه های کیوَشت


زهرا احمدی بازدید : 10 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)

سبزه ها را گره زدم به غمت

غم ِ از صبر بیشترشده ام

سال ِ تحویل ِ زندگیت به هیچ

سیزده های در به در شده ام



سفره ای از سکوت می چینم

خسته از انتظار و دوری ها

سال هایی که آتشم زده اند

وسط چارشنبه سوری ها



بچّه بودم... و غیر عیدی و عشق

!بچّه ها از جهان چه داشته اند؟

در ِ گوشم فرشته ها گفتند

!لای قرآن «تو» را گذاشته اند



خواستی مثل ابرها باشی

خواستم مثل رود برگردی

سیزده روز تا تو برگشتم

سیزده روز گریه ام کردی



!ماه من بود و عشق دیوانه

تا که یکدفعه آفتاب آمد

ماهی قرمزی که قلبم بود

مُرد و آرام روی آب آمد



پشت اشک و چراغ قرمزها

ایستادم! دوباره مرد شدم

سبزه ای توی جوی آب افتاد

سبز ماندم اگرچه زرد شدم



وَانْ یَکاد»ی که خواندم و خواندی»

!!وسط قصّه ی درازی ها

باختم مثل بچّه ای مغرور

!توی جدّی ترین ِ بازی ها



سبزه ها را گره زدم امّا

با کدام آرزو؟ کدام دلیل؟

مثل من ذرّه ذرّه می میرند

!همه ی سال های بی تحویل


زهرا احمدی بازدید : 13 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)


کُل ِدُنیا را هَم کـِﮧ داشتِـﮧ باشــے ...


باز هَم دِلَت میخواهَد...


بَعضــے وَقتها .. فَقَط بَعضــے وَقتها ...بَراے یـِک لَحظِـﮧ هَم کِـﮧ شُده ...


هَمِـﮧے ِدُنیاے ِیــِک نَفَر باشــے


زهرا احمدی بازدید : 9 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)
اگرروزی محبت کردی بی منت

 

لذت بردی بی گناه

 

بخشیدی بدون شرط

 

بدون ان روز واقعا زندگی کردی...

"موفق باشید"


زهرا احمدی بازدید : 11 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)

اکنون که چنین ز دیده ام آب روان است
پیمان مشکن ، مگو چنین است و چنان است...
آتش به دلم زدی به آن دیده ی پرعشق
باز آ ، که شرار آتشت شعله کشان است
تا آتش عشق دیدگانت به دلم هست
آتش بزنم به دیده هر چه در جهانست
روزی که تو آمدی جهان رنگ دگر شد
رفتی و دوباره در دلم فصل خزانست
باز آ که بریزم اشک از شوق نگاهت
گل های شکسته ی دلم تشنه ی شان است
آدم به جز از من نشود مست تو ای کاش
این قلب به جای یک جهانت نگران است
...

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:8.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:107%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}


زهرا احمدی بازدید : 16 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)

نقش خانواده در سلامت روان

يکي از عوامل مؤثر در شکل گيري رفتار فرد، خانواده است. فضاي خانه، نخستين و بادوام ترين عاملي است که، در رشد شخصيت افراد تأثير مي گذارد. به گونه اي که مي توان گفت پدر و مادر نيرومندترين آموزگار افراد در زندگي و آموزش خانوادگي پايدارترين آموزش و محيط خانه مهم ترين آموزشگاه براي هر فرد مي باشد. فراموش نکنيم که کودکان شما پيش از آن که به پند و اندرز شما عمل کنند رفتار شما را الگو قرار مي دهند. نفوذ والدين در اين موضوع تنها محدود به جنبه هاي ارثي نيست.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}


زهرا احمدی بازدید : 18 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)

 رفتم  MRI و اصلا با تصوراتم نمی خوند. اصلا یاد آلاریک نیفتادم. دستگاه بسیار اعصاب خوردکن و پرسروصدایی بود، طوری که فکر می کردی الآن رو سرت خراب میشه. خانومه می گفت هرچی سروصدای دستگاه MRI بیشتر باشه، دقیق تره! در اینجاست که باید گفت پس این دانشمندا چه غلطی می کنن؟!

 

***

 

بعضی روزها هرچقدر هم تلاش کنی که خوب باشی، انگار همه چی دست به دست هم می ده تا حالتو خراب کنه.

 

***

 

بعضی ها انگار نمی تونن بدون ناراحت کردن دیگران حرف بزنن!

 

***

 

وضعیت فرهنگمون داره به سرعت سیر نزولی طی می کنه. نمیشه پاتو از خونه بذاری بیرون و حرص نخوری و عصبانی نشی.

 

***

 

تازگی ها خیلی غر می زنم.


تعداد صفحات : 51

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 502
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 21
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 74
  • بازدید ماه : 61
  • بازدید سال : 471
  • بازدید کلی : 11,114