آنقدر خيال بودنت را
ميفشارم در حجم تنهاييم
تا ذوب شود در گرمای احساسم !من تو را در بينهايت درياها
در راز يك گل سرخو در نجوای عاشقانه ثانيه های با تو بودن ...
لمس كرده ام !
ای خوب سراسر اميدديگر تنها از عشق آدم ها برايت نمينويسم
ويس و رامين ، ليلی و مجنون ، فرهاد و شيرين !من برايت از هر چه عشق در دنيا مينويسم ...
مينويسم برايت از تمام بودنهای بی منتمينويسم از يكی شدن ها
مينويسم تا ...همه تو پر شود از زمزمه عشق!
نميخواهم خاطره اي شويم ...هر چند دلنشين در عاشقانه های اين مردم
نگاه كه كنی ميبينی ...عشق را در تك تك تارو پود اين دنيا
فقط خوب نگاه كن ... خوب
به اندازه تمام عاشقانه های دنيا ... دوستت دارم